چند تا دیگه ضرب المثل بختیاری

*وبلاگ طایفه کاله*

بيد اي تهله، سايه س شرينه.

"بيد اگر (خودش) تلخ است، سايه اش شيرين است".  اين ضرب المثل بيانگر آن است که بايد در مقام قضاوت به خصوصيات نيک و بد هر دو توجه داشت.

بيو كولم پات پتيه.

بيا روي پشتم سوار شو كه پايت برهنه است.
مقصود آدمهائي است كه زياد پرتوقع مي باشند و هميشه انتظار دارند كه ديگران خود را فداي آنها بكنند.

 

يكي گهد يه روز ديت بخير،  گهدم مو امروزم خوب نيد تو از يه روزدي حرف ايزني.

يكي گفت يك روز ديگرت بخير باشد گفتم من امروزم خوب نيست تو از يك روز ديگر سخن  مي گوئي.
اشاره به كساني است كه نمي خواهند براي كسي كاري انجام بدهند و طفره مي روند.

 

 آدم دروگو دشمن خدايه.  

آدم دروغگو دشمن خداست.

( اين مثل در مكالمات روزمره فارسي نيز به همين صورت وجود دارد).

 

 آشپز كه دو تا بو يا سور اي بو يا بي نمك.

 آشپز كه دوتا باشد غذا يا شور ميشود يا بي نمك.

درباره كارهائي است كه بصورت نامنظم بدست چند نفر انجام گيرد كه درست از آب در نيايد.

 
زهرا نبو سكينه ، مكه نبو مدينه.

زهرا نباشد بجايش سكينه ، مكه نباشد بجايش مدينه.

اگر زهرا نبود سكينه بچايش ، اگر مكه نباشد مدينه بجايش.

كنايه از مثل معروف اگر بلال مرد مگر ديگر اذان گو نيست.

 

مرغي كه انجير ايخوره نوكس كجه .

مرغي كه انجير ميخورد نوكش كج است.

اشاره به اين شعر:

كار هر بز نيست خرمن كوفتن                   گاو نر مي خواهد و مرد كهن

 

يه سگي بيد آسيونه اي لست ، يه سگ دي ويد او سگنه اي لست.

يك سگي بود آسيا را مي ليسيد.  سگ ديگري آمد آن سگ را مي ليسيد.

 مصداق گدا به گدا رحمت به خدا.



بورچال كه هيرنه نسم مال در ارن.

گاو پيشاني سفيد كه نعره ميكشد نصف آبادي فرار مي كنند.

اشاره به طبل ميان تهي و آدمهاي ترسو.



آدم خش مامله شريك مال مردمه.

آدم خوش معامله شريك مال مردم است.


هر كي سوار هر مردم وابيد زيد پياده اي بو.

هر كه سوار خر مردم شد زود پياده ميشود.



براي هميشه نمي شود مردم را بفريبي و با مال مردم زندگي كني.

سگ  دسس ايشكنه سيچه ديمس اي بندين.

 

سگ دستهايش مي شكند چرا دمش را مي بنديد.

اشاره به كساني است كه هر كاري را بجاي خود انجام نمي دهند.

 

پيش بارون و كپنك .  

قبل از فرا رسيدن باران نمد پوشيدن .

كنايه از تعجيل در كاري و شروع به عملي كه هنوز فصل آن نرسيده است.

يا پيش از اجل به سراغ مرگ رفتن.



زينه راضي ، ميره راضي ، گور بو قاضي .

 زن راضي مرد هم راضي گور پدر قاضي.

اگر دو نفر طرف معامله با هم راضي باشند ديگران دخالتشان بيمورد است.



كور و شل ايگو كارانه بكن .

كور به شل مي گويد كارها را بكن .

اشاره به اينكه كار را به نا اهلش سپردن.



كچلي زير مي نا كوري تل صهرا.

كچلي در زير سرپوش پيدا نيست و كوري هم در صحراي وسيع و آزاد.

شعر من و مرگ فقرا ، ننگ بزرگان             اين هر سه متاعي است كه آوازه ندارد.

 

آدم گن ز سرچشمه اوايخوره .   

آدم گند از سرچشمه آب مي خورد.

سيب سرخ براي دست چلاق خوب است.

 

الك بگر و نيات هر طور و تو نيشتن و اونون بنير .

غربال بگير جلو رويت هر طور ديگران بتو نگاه كردند به آنها بنگر.

اشاره به اينكه هر كس را بر حسب رفتاري كه با تو دارد با او عمل كن.



دو هدر و دا ايبره گور و گا .

دختر به مادر مي برد و گوساله به گاو.

هر كس به اصل خود رجوع مي كند.

 

 تا مال و اي واره ، اره و اي داره .

تا خانواده در اين منزلگاه است ، اره بالاي سرشان آويزان است.

اشاره به اينكه تا رفتار تو بد است توقع خوبي نداشته باش.

 

شاد اويد مهمون ، با لاش بخورم نون.

شاد آمد مهمان كه از پرتو او نان بخورم.

رزق مهمان پيش از خودش مي رسد ( اشاره به مهمان نوازي مردم بختياري).



هر كي گپي نداره واسا بردي نشينه .

هر كس بزرگي بالاي سرش نيست بايد در سايه سنگي بنشيند.

اندرز بزرگان را رهنماي زندگي قراردادن و به آنان تكيه كردن.

 

بز شل نيار و نيبو.

بز شل هرگز جلو گله نمي رود.

كار هر بز نيست خرمن كوفتن                گاو نر مي خواهي و مرد كهن



بجور جاته بنه پاته .

اول جايت را پيدا كن   بعد پايت را بنه .

جائي بنشين كه بر نخيزانندت.
 


سگ پير گله اي نيبو.

سگ پير بدرد گله باني نمي خورد.

كار جوانان به جوانان گذار.



گرگ زي و گله دارون      خاك من سر يك دارون .    

گرگ زد به گله داران          خاك بر سر كسي كه يك گوسفند دارد.

در خانه مور شبنمي طوفان است.

 


بزن و پا خوس ايزنن و دار ميش و پا خوس .

بز را بپاي خودش مي زنند بدار و ميش را هم با پاي خودش.

من اگر نيكم اگر بد، تو برو خود را باش              كه گناه دگري بر تو نخواهند نوشت

 

هر نخريده سيچه آخورس بستن .  

خر نخريده چرا آخور برايش درست كردند.

اشاره به آدم هاي عجول كه پيش از مرگ به مسلخ مي روند.

 


آدم كور بهتر و حونه خوس ره اي بره .

آدم كور بهتر راه خانه خودش را مي داند.

هر كس در كار خودش خبره تر است.

 


تا رهي نري مردنه ني آزمائي .

تا راهي نروي مرد را نمي آزمائي.

مرد در سفر شناخته مي شود.

 

مو پولم ، ايسا رهگذ ر.

من پل هستم و شما رهگذريد.

اشاره به اينكه من در اينجا حق آب و خاك دارم.

 

 بز كه اجلس ايا نون شون ايخوره.

بز كه اجلش مي آيد نان شبان را مي خورد.

چون نمك خوردي نمكدان را مشكن.



 اصل دار خطا نكرد       بي اصل وفا نكرد.

كسي كه اصالت دارد خطا نمي كند و كسي كه بي اصل است از او توقع وفا نبايد داشت.

 نطفه پاك ببايد كه شود قابل فيض           ورنه هر سنگ و گلي لوءلوء و مرجان نشود

 


 مار تا صاف نوابو مين سيلاس نيره .  

مار تا صاف نشود در سوراخش نمي رود.

راستي كن كه راستان رستند.

 

 اي ييزي ، اي بيني .

آرد را مي بيزي و بعدش را هم مي بيني.

روزي كه بر من و تو وزد باد مهرگان              آنگه شود پديد كه نامرد و مرد كيست

 

قرض خشي و لرزس نيرزه .

وامي كه در هنگام شادي مي گيري به لرزه پس دادنش نمي ارزد .

وام نستانم اگر وعده قيامت باشد.



چو رو كردن ز چپو بتره.

دروغ و راست كردن از غارت اموال بدتر است.


كيونو دلس خشه ،‌ رنگ سورس ز تشه .

كدبانو دلش خوش است ، اما رنگ سرخش از آتش است.

كنايه از كسي است كه با سيلي صورت خود را سرخ نگه مي دارد.



 ميش كه نبو بزن ايگون عبدالكريم.

ميش كه نباشد به بز مي گويند عبدالكريم.

چو بيشه تهي گردد از نره شير                 شغال بدانديش گردد دلير

 

گيوه كش هي پاس پتيه.

گيوه كش هميشه پايش برهنه است.

كوزه گر هميشه از كوزه شكسته آب مي خورد.



 دزه بن هورن نتري بگري .

دزد ته خور ( خورجين ) را نمي تواني بگيري.

كنايه از دزد خانگي است.



 كيكنيد ، چرنيد گد خروس پامه تلنيد.

جيغ زد ، فرياد كرد گفت خروس پايم را لگد كرد.

كنايه از بهانه جوييها و شكوه هاي بي اساس بعضي آدمها.



صهرا كه اري اگوي ، اخندي هونه كه اياهي درس اي بندي.

بيرون كه مي روي مي گوئي و مي خندي ولي بخانه كه بر مي گردي درش را مي بندي (يعني زبانت را مي بندي ).

يار دارا بودن و دل با سكندر داشتن.



بوس خوه كه خوس خوه.

پدرش خوب است كه خودش خوب است.

پسر كو ندارد نشان از پدر               تو بيگانه خوانش مخوانش پسر .

 

ار هزار ليشم هي گوشت مبشم .

اگر هزار كه بدم             بالاخره گوشت ميشم .

اصل خوب بالاخره خودش را نشان مي دهد .



ميمون دير مجال شومس وا خوسه.

مهمان ديد هنگام شامش با خودش مي باشد.

كنايه از وقت شناسي است.

 

باد اورد خدا سي هوشه چين.

باد را خداوند براي خوشه چين آورد.

رزق را روزي رسان پر مي دهد.

 

گرگ كه پير ايبو سگ وش ايخنده .

گرگ كه پير مي شود سگ به او مي خندد.

چون پيرشدي حافظ از ميكده بيرون شو          رندي و خراباتي در عهد شباب اولي.
 


سر كچل منديره تونگره .

سركچل منتظر يك ضربه انگشت است كه خون بيايد.

آدم بهانه گير منتظر يك فرصت كوچك است.

 

نه كور حيا داره نه اورو صدا.

نه كور حيا دارد نه آب رودخانه صدا.

اصل بد نيكو نگردد هركه بنيادش بد است.



درخت ز ريشه خوش كرم ايزنه.

درخت از ريشه خودش كرم مي زند.

كرم درخت از خود درخت است.

 

يه كاري بكن سي صواو      نه سيخ بسوسه نه كواو.

كاري بكن بهر صواب                نه سيخ بسوزد نه كباب


يكي نيگو هي هالو خرت و چند .

كسي نمي گويد اي دائي خرت را به چند مي فروشي.

يعني كسي از حال ما نمي پرسد.



روغن آبيد تو كست و گل.

روغن شد و به زمين رفت.

كنايه از گم شدن ناگهاني.

 

اجاقس روشن وابيد.

اجاقش روشن شد.

بچه دار شد.

 

آرتم بختم آربيزن دار كردم.

آرد را بيختم و آرد بيز را آويزان كردم.

يعني ديگر جواني را پشت سر گذاشتم.

 

كانداشت يه چي داشت.

آقا ندار صاحب چيزي شد.

كنايه از آدم نو كيسه است.

 

سي مسا ايگريوه نه سي نسا.

براي مسها گريه مي كند نه براي نسا خانم

قربان بند كيفتم           تا پول داري رفيقتم.

 

هر همو هره پالونس آلشت اويده.

خر همان خر است پالانش عوض شده است.

خر عيسي گرش به مكه برند        چون بيايد هنوز خر باشد.



 كر خو مال ميراث سي چنسه     كر ليشم مال ميراث سي چنسه

فرزند خوب ارث و مال را براي چه مي خواهد و فرزند بد هم ارث و مال را براي چه ميخواهد

ميراث پدر خواهي علم پدر آموز          كاين مال پدر خرج توان كرد به يك روز



برديم و آسماري هني دست زدينم ني ورداري.

مرا به كوه آسماري بردي هنوز دست از دنبالم بر نمي داري.

يعني بيچاره ام كردي و ديگر ولم نمي كني ( كوه آسماري نزديك مسجد سليمان است ).



پهنه داس و دس گلو

پيه را به دست گربه داد.

كنايه از كساني كه قافيه زندگي را مي بازند.

 

دلته بنه به دلدون      آرتت يكو و همبون.

دلت را در سينه بگذار و آردت را در انبان.

يعني هر چيز را بجاي خودش بگذار و خيالت را راحت كن.



كور به كور ايگو زرتم و تيات .

كور به كور مي گويد تف به چشمانت.

اين ضرب المثل مترادف : سيخ به سيخ چي مي گويد صل علي.

يعني كسي كه خودش عيبي دارد عيب ديگران را مي گويد.



ميراث خرس و كفتار ايگرده.

ارث خرس به كفتار مي رسد.

كند همجنس با همجنس پرواز          كبوتر با كبوتر باز با باز.

 


سگ كه چاق ايبو مر گوشتس ايخورن.

اگر سگ چاق شد كه گوشتش را نمي خورند.

آدم پست اگر دنيا را به آدم بدهد ارزش ندارد.

 


گدا گردو داد آدم اشكمو نداد.

گداي دوره گرد بخشش دارد ولي آدم شكمو بخشش ندارد.

آدم شكمو همه چيز را براي خودش مي خواهد.

 

يكي يه دونه يا شل ايبو يا ديونه.

يكي يك دانه يا شل ميشود يا ديوانه .

بچه كه در خانه يكي باشد لوس بار مي آيد و بدرد زندگي نمي خورد.



اونو كه بيدن ته گرهدن         اونو كه نبيدن ري گرهدن .

آنها كه بودند ته نشستند و آنها كه نبودند رو آمدند.

اسب تازي شده مجروح به زير پالان         طوق زرين همه بر گردن خر مي بينم.



هونه مبا بي كهخدا        احمد ره مهمد به جاس .

خانه بي سرپرست نباشد           احمد رفت محمد بجايش .

خدا نكند خانه بدون سرپرست باشد ، اگر احمد رفت محمد بجايش بماند.



ارجوم كهنه تره         اصلم كلنتره .

اگر پيرهنم كهنه تر است ولي اصلم كلانتر است.

اين مثل مترادف است با : اگر از اسب افتادم           از اصل نيفتادم.

اگر فقير شدم ولي روحم بي نياز است.



ار جوم درسته          اصلم نپهرسته .

اگر پيراهنم پاره شد  ولي اصلم از بين نرفته.

اگر فقير شدم ولي اصلم را از دست نداده ام.



ار بوسه نيدبي ادعا شاهي ايكرد.

اگر پدرش را نديده بود ادعاي شاهي مي كرد.

هر كس پا را بحد گليم اش بايد دراز كند.

 

خدا هر نه دي كه شاخ بس نداد.

خدا خر را شناخت كه شاخش نداد.

 


بگو سگ چو بگر دس.

چو نام سگ بري چوبي بدست آر.

 


رو بجائي كه بخوننت        نه جائي كه چو ور دارن بروننت.

بجائي برو كه با آغوش باز بپذيرندت تو      نه جائي كه چوب بردارند و برانندت.


احمد ايره ممد اياهه.

احمد مي رود محمد مي آيد.

كنايه از مزاحمت است.


 
كر واخوس ري زمين بو.


پسر بايد خودش روي زمين باشد.

هر كس بايد متكي بخود باشد و روي پاي خود بايستد.

 


سنگين بيو سنگين برو.

سنگين بيا سنگين برو.

هيچوقت وقار خود را از دست نده تا عزيز باشي.



شيرين برو   شيرين بيو.

شيرين برو شيرين بيا.

كمتر برو كمتر بيا تا احترامت هميشه بر جا باشد.



نظرات شما عزیزان:

امید
ساعت22:54---26 تير 1392
سلام از وبت دیدن کردم خیلی زیبا بود به ماهم سر بزن خوشحال میشم

نازی
ساعت22:52---26 تير 1392
سلام خیلی عالی بودن مرسی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 3 تير 1392برچسب:,ساعت20:35توسط حمید | |